per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
1
12
10.22049/jassp.2019.26113.1168
13935
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
شیوع مصرف استروئیدهای آنابولیک و آگاهی از عوارض جانبی آنها در ورزشکاران بدنساز مرد ایرانی- مرور ساختار یافته و متاآنالیز
Anabolic Steroids Consumption Prevalence and Awareness of Their Side Effects Among Male
Body Builders in Iran: A Meta-Analysis
شیوا صفری تکیه
1
بهرام یوسفی
2
افسانه آستین چپ
a.astinchap@gmail.com
3
کارشناس ارشد مدیریت ورزشی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
دانشیار مدیریت ورزشی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
دانشجوی دکتری بیوشیمی و متابولیسم ورزشی دانشگاه رازی، کرمانشاه. ایران
هدف از این تحقیق مرور نظاممند و فراتحلیل پژوهشهای انجام شده در زمینهی شیوع مصرف استروئیدهایآنابولیک و آگاهی از عوارض جانبی آنها در ورزشکاران بدنساز مرد ایرانی بود. سی و یک مطالعه با استفادهاز کلید واژه های آنابولیک استروئید، داروهای نیروزا و بدنساز از بانکهای اطلاعاتی فارسی و لاتین به دستآمد. آنالیز داده ها با استفاده از متاآنالیز )مدل اثرات تصادفی( انجام شد. ناهمگونی بین مطالعات با استفاده ازبررسی شد. نتایج نشان داد که شیوع کلی مصرف استروئیدهای آنابولیک در بدنسازان ایرانی برابر با I آزمون 217 تا 48 ( و همچنین مصرف شیوع چهار داروی تستوسترون 29 %، نانددرلون : 32.9% )فاصله اطمینان % 9524% ، اکسی متانول 19 % و دیانابول 15 % بود. همچنین 74 % از ورزشکاران موثرترین افراد در مصرف مکملهایورزشی را مربیان و دوستان معرفی کردند. تنها 34 % از ورزشکاران از عوراض ناشی از مصرف استروئیدهایآنابولیک آگاهی داشتند. بنابراین، آموزش هر دوی ورزشکاران و مربیان آنها در مورد عوارض داروهای استروئیدبرای کاهش شیوع مصرف توصیه می شود.
The purpose of this systematic review and meta-analysis was to study consumption of anabolicsteroids prevalence and awareness of their side effects among male body builders in Iran. 31studies were eligible for entry into the study by using anabolic steroids, ergogenic drugs andbodybuilder keywords from Persian and Latin databases. Data analysis was performed usingmeta-analysis (random effects model). The heterogeneity between studies was assessed by usingI2 test. It was found that the total prevalence of anabolic steroid consumption in Iranianbodybuilders was 32.9% (95% confidence interval 17 to 48%), and the prevalence of four drugclasses consumption’ including Testosterone, Nandrolone , Oxymethanol and Dianabol werefound as 29, 24, 19 and 15% respectively. Moreover, 74% of the athletes introduced theircoaches and/or friends as the most influential persons to encourage the for using sportssupplements. Only 34% of athletes have awareness about anabolic steroids side effects.Therefore, it is necessary to increase both athletes and their coaches’ information in connectionwith anabolic steroids side effects to diminish consumption prevalence.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13935_a16917f241a57e3b1eb7f05d0cd88a6f.pdf
آنابولیک استروئید
شیوع
بدنساز
فراتحلیل
Anabolic Steroid
Prevalence
Bodybuilder
Meta-Analysis
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2019-06-28
5
2
13
19
10.22049/jassp.2019.26218.1175
13902
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر تمرینات تداومی همراه با تزریق آب اکسیژنه بر نسبت پروتئینهای BAX، BCL-2 وBax/BCL-2 قلبی رتهای نر
Effects of Continuous Exercise Training in Accompany with H2O2 Injection on male rat Cardiac Bax, Bcl-2 level and Bax/BCL-2 Ratio
صمد صفرزاده گرگری
safarzadeh.gargari@yahoo.com
1
حسن متین همایی
hasanmatinhomaee@gmail.com
2
محمد علی آذربایجانی
ali.azarbayjani@gmail.com
3
گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
گونههای اکسیژن فعال باعث تحریک آپوپتوز سلولهای قلبی شده و عملکرد میوکاردی را مختل میکند، ولی مکانیسم آن به درستی معلوم نیست. شواهد نشان داده تمرینات ورزشی ممکن است فرآیندهای پیام رسانی آپوپتوز را تغییر دهد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین تداومی بر پروتئینهای BAX و BCL-2 همراه با تزریق آب اکسیژنه با دو دوز مختلف در رتهای نر سالم میباشد. پنجاه راس موش نر سالم به پنج گروه 10 راسی شامل: گروه اول (کنترل)، گروه دوم و سوم به ترتیب تزریق یک و دو میلی مول آب اکسیژنه، گروه چهارم و پنجم به ترتیب تزریق یک و دو میلی مول آب اکسیژنه همراه با انجام تمرینات تداومی، تقسیم شدند. گروههای تمرینی به مدت هشت هفته و چهار روز در هفته روی تریدمیل با شدت متوسط دویدند. 24 ساعت بعد از آخرین تمرین و در حالت بیهوشی رتها برای اندازهگیری پروتئینهای BaxوBcl2 تشریح شدند برای سنجش توتال پروتئین از روش brad ford استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری آنووای یک راهه در سطح معنیداری 05/0 استفاده شد. میزان سطوح BAX و BCL2 و نسبت BAX/BCL2 در گروههای تمرین و آب اکسیژنه پس از دو ماه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل معنیدار نبود (P>0/05). هشت هفته تمرین تداومی همراه با تزریق آب اکسیژنه با دوزهای یک و دو میلی لیتر نمیتواند باعث افزایش پروتئین پیش آپوپتوزی سلولهای قلبی در رتها گردد احتمالاً میتواند به تعادل ایجاد شده در پروتئین پیش آپوپتوزی (bax) و ضد آپوپتوزی (bcl2) مربوط باشد.
Reactive oxygen species can induce cardiomyocytes apoptosis. But this mechanism has been unclear. The aim of this study was to investigate the effects of continuous exercise training on some of proteins involved in cardiac apoptosis (BAX, BCL-2) after the injection of H2O2 in different doses in male wistar rats. 50 males rats were randomly assigned into 5 groups with 10 rats in each group, including on Control (C),: injection of 1 (H1) and 2ml H2O2 (H2), exercise and injection of 1 (HE1) and 2 ml H2O2 (HE2) groups respectively. Exercising groups were running on a treadmill for eight weeks, four days per week. 24 hr after the last exercise session, all rats were sacrificed. Elisa technique was performed to determine cardiac tissue bax and bcl2 proteins level. The data were analyzed by ANOVA at level of p≤0/05. There were non-significant differences in cardiac BAX, BCL-2 and BAX/BCL2 ratio between groups. We concluded that participation in endurance training following to H2O2 injections at both doses may not lead to apoptosis induction in rats cardiomyocytes.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13902_c182137fcafada9c150a68382354ac27.pdf
آپوپتوز قلبی
تمرینات تداومی
پروتئینهای BAX
BCL-2
آب اکسیژنه
Apoptosis
BAX
BCL-2 proteins
H2O2
endurance exercise
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
20
27
10.22049/jassp.2019.26339.1185
13903
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایرهای همراه با مکمل یاری آویشن بر مقادیر سرمی FGF-21 در زنان یائسه دارای اضافه وزن
Effects of eight-weeks of circuit resistance training with Thyme supplementation on serum FGF-21 in overweight menopausal women
فاطمه اسکندرپور
eskandarpour70@yahoo.com
1
اصغر توفیقی
a.tofighi@urmia.ac.ir
2
جواد طلوعی آذر
j.toloueiazar@urmia.ac.ir
3
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
اگرچه یائسگی در افزایش وزن موثر است، اما تمرین ورزشی و استفاده از مکمل گیاهی آسیبهای ناشی از اضافه وزن را به حداقل میرساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی دایرهای همراه با مکمل یاری آویشن بر مقادیر سرمیFGF-21 زنان یائسه دارای اضافه وزن بود. 48 آزمودنی، با دامنه سنی 55 ـ 45 سال به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، مکمل آویشن، تمرین مقاومتی + دارونما و تمرین مقاومتی + مکمل آویشن قرار گرفتند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، سه روز در هفته با 35 % 1RM اجرا شد. نمونههای خونی 48 ساعت قبل از شروع پروتکل تمرین و بعد از آخرین جلسه تمرینی اخذ شدند. مقادیر FGF-21 به روش الایزا اندازهگیری شد و تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون تی همبسته و آنوا انجام شد. تنها در دو گروه تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی + آویشن مقادیر FGF-21 سرمی نسبت به پیش آزمون افزایش یافت(003/0=p ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد استفاده از مکمل گیاهی آویشن در کنار تمرین مقاومتی می تواند سبب افزایش مقادیر FGF-21 سرمی شود که یک روش موثر در کاهش چاقی و جوگیری از عوارض آن در زنان یائسه دارای اضافه وزن می باشد.
Although menopause is effective in weight gain, however, exercise training and herbal supplementation minimizes the damage caused by excessive weight. The aim of this study was to investigate the effects of circuit resistance training with Thyme supplementation on serum levels of FGF-21 in postmenopausal overweight women. 48 subjects, age: 45-55 years, were randomly divided into four groups (n=12 in each group) including on control, thyme supplementation, resistance training+ placebo and resistance training + thyme supplementation groups. The resistance training protocol was performed for 8 weeks, three days / week at 35% of 1RM. Blood samples were taken from the venous vein 48 hours before the exercise protocol and after the last training session. FGF-21 was measured using ELISA method. Data were analyzed using t-test and ANOVA (p≤0.05). Only resistance training increased FGF-21 serum levels in resistance training and resistance training + thyme groups (p = 0.003). It seems that thyme supplementation, along with resistance training, can increase serum FGF-21 levels, which is an effective way to decrease obesity and prevent its related complications in overweight menopausal women.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13903_ff19aa17b0b66ea7ca39d1671abcbb87.pdf
تمرین مقاومتی دایرهای
آویشن
FGF21
یائسه
اضافه وزن
circuit resistance training
Thyme
FGF-21
Postmenopausal
Overweight
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
28
35
10.22049/jassp.2019.26352.1187
13904
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر شش هفته لیگاسیون عصب نخاعی بر سطوح mRNA کاینزین-1 در عصب سیاتیک موشهای صحرایی نر
Effects of Six Weeks of Spinal Nerve Ligation on Sciatic Nerve Keynesin-1 Gene Expression in Male Rats
زهرا مهدوی جعفری
zahra.mahdavijafari@gmail.com
1
نیلوفر شجاعی
zahra.mahdavijafari@vru.ac.ir
2
عضو هیئت علمی گروه علوم ورزشی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان.
گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
مقدمه: انتقال آکسونی فرایند حیاتی در سیستم عصبی بوده که نورون و پایانههای عصبی را از طریق تهیه پروتئینها، چربیها و میتوکندری و پاک کردن پروتئینهای تاخورده برای جلوگیری از ایجاد سمیت، حفظ میکند. کاینزین-1 یکی از پروتئین های درگیر انتقال آکسونی بوده که در انتقال سریع رو به جلو درگیر است. باتوجه به رایج بودن اختلال پروتئینهای درگیر در انتقال آکسونی در بیماری های تخریب عصب، هدف این مطالعه بررسی اثر فعالیت کاهش یافته و درد نوروپاتیک بر بیان ژن کاینزین-1 عصب سیاتیک رت های نر ویستار بود. مواد و روشها: 10سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن30±250 گرم به دوگروه کنترل سالمو گروه کاهش فعالیتتقسیم شدند. طی 6 هفته پس از آن آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک در گروههای پژوهشی به طور مستمر انجام شد. در پایان هفته ششم تغییرات بیان ژن کاینزین-1 در عصب سیاتیک با تکنیکReal time اندازهگیری محاسبه شد. نتایج: پس از 6 هفته، آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک آلوداینیای مکانیکی و پردردی حرارتی نشان داد که در گروهکاهش فعالیتآستانه درد نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(05/0>P). همچنین میزان بیان ژن کاینزین-1 در عصب سیاتیک در گروهکاهش فعالیتشده به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود(05/0>P). نتیجه گیری: به نظر میرسد فعالیت بدنی کاهشیافته و درد نوروپاتیک با بیان ژن افزایشیافته کاینزین-1 در فیبر عصبی سیاتیک مرتبط است. با توجه به اعمال فیزیولوژیک کاینزین-1 در نورونها احتمالاً این شرایط موجب اختلالات عملکردی سیستم عصبی - عضلانی میشود.
Background & Objectives: Axonal transmission is a vital process in nervous system that protects neuron and nervous terminals by providing proteins, fats and mitochondria and clearing unfolded proteins to prevent cell toxicity. Keynesin-1 is one of involved proteins in axonal transmission that participates in rapid forward transmission. Therefore, considering the prevalence of dysfunction in proteins associated with axonal transmission in many of neurodegenerative diseases, the of this research was to investigate the effects of decreased physical activity and neuropathic pain on keynesin-1 expression of in male Wistar rats sciatic nerve. Materials & Methods: 10 male Wistar rats (weight: 250±30 gr) were randomly divided into control (C) and decreased physical activity groups (SNL). Through six weeks, neuropathic pain behavior tests were conducted continually in both groups. At the end of the six weeks, the changes in keynesin-1 gene expression in sciatic nerve were measured with Real Time PCR method. Results: The behavioral tests demonstrated that spinal nerve ligation induced thermal hyperalgesia and mechanical allodynia in the SNL group. Decreased pain threshold was observed throughout the study (p<0.05). Additionally, in comparison with the C group, keynesin-1 gene expression in sciatic nerve fibers was significantly higher in the SNL group (p<0.05). Conclusion: It seems that decreased physical activity and neuropathic pain is associated with up regulated keynesin-1 gene expression in sciatic nerve. With respect to keynesin-1 physiologic functions in the nerves, this conditions can likely lead to dysfunction of neuromuscular system.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13904_2c860b2f78717aad87479c4e51912c60.pdf
کاهش فعالیت
کاینزین-1
سیاتیک
Decreased Physical Activity
Keynesin-1
Sciatic
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
36
44
10.22049/jassp.2019.26544.1214
13905
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر یک جلسه ورزش وامانده ساز قبل و بعد از شش هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل اسپیرولینا بر شاخصهای استرس اکسیداتیو در مردان چاق غیرفعال
Effects of an exhaustive exercise before and after aerobic training along with dietary spirulina supplementation on oxidative stress in inactive obese men
شهرام سلیمانی
so_babaei@yahoo.com
1
اصغر توفیقی
a.tofighi@urmia.ac.ir
2
سولماز بابایی بناب
s.babaei@maragheh.ac.ir
3
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
استادیار فیزیولوژی ورزشی، گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
فعالیتهای ورزشی واماندهساز موجب افزایش تولید رادیکالهای آزاد فعال و بروز فشار اکسایشی در بدن میشوند. استفاده از مکملهای آنتیاکسیدانی یکی از کارآمدترین روشها برای کاهش میزان فشار اکسایشی در بدن ورزشکاران میباشد. از این رو تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر شش هفته تمرین هوازی با مصرف مکمل اسپیرولینا بر شاخصهای استرس اکسیداتیو در مردان چاق غیرفعال به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز انجام شد. 32 مرد چاق غیرفعال بهصورت تصادفی در چهار گروه همگن (مکمل ورزشی، مکمل شاهد، دارونما ورزشی، دارونما شاهد) قرار گرفتند. مکمل اسپیرولینا به مدت 6 هفته و هر هفته در 5 جلسه تمرینی تجویز شد، نمونه خونی از همهی آزمودنیها در چهار نوبت جهت تعیین شاخصهای اکسایشی مالون دی آلدهید، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و ظرفیت آنتیاکسیدانی گرفته شد. دادههای حاصله با استفاده از نرمافزار SPSS20 در سطح معنادار 05/.< p بررسی شد. نتایج نشان دادند که تمرین فزایندهی وامانده ساز بهطور معناداری موجب افزایش میزان مالوندیآلدهید، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز و مکمل اسپیرولینا سبب کاهش معنادار آنهاو افزایش ظرفیت تام آنتیاکسیدانی شد. نتیجه گیری می شود که مکمل اسپیرولینا در مردان چاق غیرفعال میتواند از آسیب اکسایشی ناشی از تمرین فزاینده واماندهساز پیشگیری کند.
Exhaustive exercise increases the production of active free radicals and outbreak of oxidative stress in the body. Using antioxidant supplementation is one of the most efficient methods for reducing oxidative stress in the Athletes. Therefore, aim of this study was to determine the effect of six weeks of aerobic training accompanied by dietary supplementation of spirulina on oxidative stress index in obese inactive men followed by one session of exhaustive exercise. 32 inactive obese men were randomly divided into four homogeneous groups including on supplemented exercise, supplemented control, placebo, placebo exercise, supplemented by spirulina for six weeks and experienced five training sessions per week. Blood sample were taken at four times to determine the SOD, GPX, CAT activity, MDA level and also total antioxidant capacity. Data were analyzed using SPSS 20 software at a significant level of pThe results showed that exhausting exercise significantly increased MDA level and SOD, GPX and CAT activities, while spirulina supplementation restored them and also increased total antioxidant capacity. It can be concluded that spirulina supplementation in inactive obese men can prevent oxidative damage caused by an exhaustive exercise.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13905_8adf5894a38a7e5481809f1e57eb214a.pdf
واژگان کلیدی: استرس اکسیداتیو
اسپیرولینا
مردان چاق
ورزش حاد
تمرین
Keywords: Oxidative Stress
Obese Men
Spirulina
Acute Exercise
Training
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2019-09-23
5
2
45
53
10.22049/jassp.2019.26539.1210
13936
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
نوع ژنوتیپ آلفا اکتنین-3 و تفاوت های عملکرد ورزشى پسران نوجوان غیرورزشکار ارومیه
ACTN3 Genotype and Some Athletic Performance Variants of Non-Athletic Adolescents Boys of Urmia
فریناز فرخ پور
farinazfarrokhpur@gmail.com
1
فرزاد زهساز
farzadzehsaz@yahoo.com
2
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
دانشیار فیزیولوژی ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
کشورهای توسعه یافته با بررسی فراوانی ژن های مرتبط با عملکرد ورزشی در جهت پیشبرد اهداف ورزش قهرمانی جامعه برنامه ریزی صحیح تری ارئه نموده اند، ولی در کشورهای در حال توسعه در این زمینه پژوهش ها کمتری صورت گرفته است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی پلی مورفیزم ژن آلفا اکتنین-3 و تفاوت عملکرد ورزشی پسران 10-12 ساله غیر ورزشکار ارومیه بود. آزمودنی های پژوهش نیمه تجربی حاضر شامل 123 نفر پسر 10 تا 12 سالۀ غیر ورزشکار سالم بودند که در مرحلۀ دوم بلوغ تانر قرار داشتند. DNA ژنومی بزاقی با استفاده از کیت مربوطه استخراج شده و بررسی پلی مورفیزم های مورد نظر به روش PCR- RFLP انجام گردید. برای مقایسه میانگین عملکردهای مختلف ورزشی، در ابتدا آزمودنیها بر اساس سه نوع پلی مورفیزم آلفا اکتنین-3 طبقه بندی شده و میانگین عملکردهای ورزشی سه گروه بطور جداگانه با روش آنالیز کواریانس یک طرفه (آنکووا) مقایسه گردید. سطح معنی داری با 95 درصد اطمینان در نظر گرفته شد. یافته های این پژوهش نشان داد که ژنوتیپ XX بر عملکرد استقامتی تأثیر معنی داری داشته، ولی ژنوتیپ های آلفا اکتنین-3 بر عملکرد سرعتی و قدرتی آزمودنیها تأثیر معنی داری نداشت. نتایج این پژوهش نشان داد که علیرغم تأثیر ژنوتیپ XX بر عملکرد استقامتی، نمی توان این ژن را عامل تعیین کننده ای در عملکرد های سرعتی و قدرتی دانست.
Developed countries have presented a better plan for evaluating the frequency of genes related to sport performance in order to promote the goals of championship sports of the community, but less research has been done in developing countries. Accordingly, the aim of this study was to investigate ACTN3 gene polymorphism and some athletic performances of non-athlete male adolescents of Urmia. The subjects of the semi-experimental study were 123 healthy non-athletic boys who were in the second stage of Tanner's maturity. DNA genome of SALIVA was extracted using a suitable kit and the study of polymorphisms was performed by PCR- RFLP method. In order to compare the mean of different exercise performance, at first the subjects were categorized based on three types of ACTN3 polymorphism, then the means of exercise performance of the three groups were separately compared with one-way covariance analysis (ANCOVA). The significant level of p < 0.05 was considered. results: The findings of this study showed that genotype XX has a significant effect on the endurance function, but genotypes ACTN3 does not have the significant effect on the speed and strength performance of subjects. The results of this study showed that despite the effect of genotype XX on the endurance performance, this gene polymorphism cannot be considered as a determinant factor in speed and strength performance.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13936_14fad31bfb13d1fb9bde4d6ce24e4d41.pdf
پلی مورفیزم
آلفا اکتنین-3
ژنوتیپ
نوجوانان
عملکرد ورزشی
polymorphism
ACTN3
genotype
Adolescents
exercise performance
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
84
90
10.22049/jassp.2019.26575.1240
13928
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
بررسی تاثیر یک دوره تمرین پیلاتس همراه با ماساژ، بر سطوح سرمی BDNF و شاخص خستگی در زنان مبتلا به MS
Effects of Pilates training with massage therapy on BDNF and Fatigue index in Women with Multiple Sclerosis
بهلول قربانیان
b.gorbanian@gmail.com
1
اکرم محمودپور
amahmoodpour@gmail.com
2
دانشیاریارگروه علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
پروتئین مشتق از مغز است که نقش مهمی در حفظ و بازسازی سیستم عصبی دارد. هدف BDNFو شاخص BDNF این مطالعه بررسی اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس به همراه ماساژ بر سطوح سرمیبود. در این مطالعه 18 نفر بیمار بعنوان نمونه در دسترس با درجه بیماری 0 تا MS خستگی در زنان مبتلا به7 و دامنه سنی 30 تا 40 سال انتخاب و بصورت تصادفی به دو گروه تجربی ± 4/5 ، میانگین مدت بیماری 29 نفر( و گروه کنترل) 9 نفر( تقسیم شدند. برنامه تمرینات شامل هشت هفته، هر هفته سه جلسه )هر جلسه (و شاخص خستگی قبل و بعد از BDNF 20 تا 40 دقیقه پیلاتس و 20 دقیقه ماساژ( بود. مقدار سرمیSPSS تمرین اندازهگیری شد. دادهها از طریق آزمون آماری تی همبسته و مستقل با استفاده از نرم افزار 21BDNF تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در اثر تمرین و ماساژ مقادیر سرمی p>0/ در سطح معناداری 05به نظر می رسد که می توان انجام .)p < افزایش معنی دار و شاخص خستگی کاهش معنی دار یافت) 0.05تمرینات پیلاتس همراه با ماساژ را به عنوان یک درمان مکمل در جلوگیری از پیشرفت بیماری در کنارپیشنهاد نمود.
Brain derived neurotrophic factor (BDNF) is a protein that plays an important role in the maintenance and repair of the nervous system. The purpose of this study was to investigate the effect of 8-weeks of Pilates training with massage on serum BDNF leveland fatigue index in women with multiple sclerosis (MS). In this study, 18 volunteer female MS patients (0, diseases history: 4/5; 7±2 years, age: 30-40 years) were randomly divided into Pilates training with massage (n=9) and control (n=9) groups. Training program for Pilates training with massage was carried out for 8 weeks (3 s/wk, consisted of 20 to 40 min Pilates & 20 min massage per session). The BDNF of serum and fatigue index were measured before and after the intervention. Analysis of the data was performed by Paired samples and independent samples t-test by SPSS21 at p < 0.05 statistical significance level. Following to eight weeks of Pilates training with massage, serum BDNF level was significantly increased and fatigue index was significantly decreased (p < 0.05). It seems that Pilates training along with massage could be proposed as a complementary treatment alongside medications to prevent disease progression in MS patients.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13928_568ac7b325a1115ee8125f403e6f381e.pdf
MS
پیلاتس
ماساژ
BDNF
شاخص خستگی
Multiple Sclerosis
Pilates
massage therapy
BDNF
fatigue index
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
64
70
10.22049/jassp.2019.26558.1224
13937
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تأثیر 12 هفته تمرین پیلاتس با و بدون مکملسازی زردچوبه بر کلوتو سرمی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی زنان یائسه دارای اضافه وزن: یک مطالعه کارآزمایی بالینی
Effects of 12 weeks Pilates training with and without turmeric supplementation on serum Klotho level and health related quality of life in overweight middle-aged women: A Randomized clinical trial
راحله دولگری شرف
dolgarirahele@yahoo.com
1
رامین امیر ساسان
amirsasanramin@gmail.com
2
جواد وکیلی
vakili.tu@gmail.com
3
دانشجوی دکتری بیوشیمی و متابولیسم ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
دانشیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تبریز، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
استادیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تبریز، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر 12 هفته تمرین پیلاتس، مکملسازی زردچوبه و ترکیب آنها بر کلوتو سرمی و کیفیت زندگی زنان میانسال دارای اضافه وزن انجام شد. در کارآزمایی بالینی حاضر 48 زن یائسه دارای اضافهوزن انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل، مکملسازی زردچوبه، تمرین پیلاتس و ترکیب تمرین و مکمل قرار گرفتند. برنامه تمرینی طی 12 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه شامل 45 دقیقه با شدت80-40 درصد ضربان قلب ذخیره انجام شد. قرارداد مکملسازی شامل دریافت روزانه 2100 میلیگرم پودر زردچوبه بود. نمونههای خونی 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تحقیق جهت تعیین غلظت کلوتو سرمی اخذ شد. همچنین، کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی ارزیابی شد. دادهها با آزمونهای تی زوجی، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 ارزیابی شدند. 12 هفته تمرین پیلاتس با و بدون مکملسازی زردچوبه باعث افزایش معنیدار غلظت کلوتو سرمی شد، اما مکملسازی زردچوبه به تنهایی تاثیر معنیداری بر آن نداشت. همچنین، نمره کلی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی، سلامت بدنی، سلامت ذهنی و عملکرد اجتماعی زنان یائسه پس از تمرین پیلاتس با و بدون مکملسازی به طور معنیداری بهبود یافت. به نظر میرسد تمرین پیلاتس با و بدون مکمل زردچوبه باعث بهبود معنیداری در غلظت کلوتو سرمی و کیفیت زندگی زنان یائسه میشود، در حالیکه مکملسازی زردچوبه به تنهایی، باعث تقویت آثار ناشی از تمرین ورزشی نمیشود.
Considering anti-aging and preventive effects of Exercise and Nutritional interventions, the present study was carried out to demonstrate combined effects of 12 weeks of Pilates exercise training and daily turmeric supplementation on serum Klotho level and health related quality of life in overweight middle-aged women. Forty-eight middle-aged overweight women were selected and randomly divided into four groups of Pilates exercise, turmeric supplementation, combination of both and control. Each Pilates training session (12 weeks, three sessions per week) consisted of 45 minutes of exercise with an intensity of 40-80% heart rate reserve. The supplementation contract included daily receiving 2,100 mg of turmeric powder. Blood samples were obtained 48 hours before and after the intervention and serum Klotho levels were measured. HRQL was assessed by using short form 12 (SF-12) questionnaire, completed before and after intervention. Results showed that 12 weeks of Pilates training with and without turmeric supplementation significantly increased Klotho levels and improved HRQL, physical health, mental health and social function, but turmeric supplementation alone, did not have significant effect on these factors (P> 0.05). Collectively, this highlights the beneficial effects of Pilates exercise training, but not turmeric supplementation, on Klotho level and HRQL in middle-aged women.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13937_7e91580d28bd930aef520da0949f8b98.pdf
پیری
تمرین پیلاتس
زردچوبه
کلوتو
کیفیت زندگی
Aging
Klotho
Pilates training
Quality of life
Turmeric
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
71
77
10.22049/jassp.2019.26577.1243
13938
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر تمرین تداومی و مکمل سویا بر بیان ژن mir-29 در قلب رت های اواریکتومی شده
Effect continuous training and soya supplement on the expression of the mir-29 gene in the heart of ovariectomized rats
لمیا میرحیدری
lamia0098@yahoo.com
1
رحمن سوری
soorirahman@yahoo.com
2
علی اصغر رواسی
aaravasi@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، پردیس بین المللی ارس، تهران، ایران
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استاد گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
بیماری های قلبی مهمترین عامل مرگ و میر زنان یائسهدردنیا تلقی می شوند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین تداومی و مکمل سویا بر بیان ژن mir-29 در قلب رت های اواریکتومی می باشد. تعداد 40 سر موش صحرایی ماده، نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب شده و پس از جراحی اواریکتومی به 5 گروه تقسیم شدند. تمرین تداومی و مکمل سویا به مدت 6 هفته استفاده شد. پس از 24 ساعت از آخرین جلسه تمرین، قلب رت ها به آزمایشگاه منتقل شد. میزان بیان ژن mir-29 به روش RT- PCR سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. اواریکتومی باعث کاهشبیان ژن mir-29 شد، ولی بین آثار تمرین تداومی و ترکیب تمرین و مکمل سویا بر بیان ژن mir-29 در قلب رت های اواریکتومی تفاوت معناداری مشاهده نشد(P>0.05). تمرین و مکمل سویا از کاهش بیان ژن mir-29 جلوگیری کردند.هر چند این تاثیر معنادار نبود.
Cardiovascular disease is the most important cause of death in women in the world. The purpose of this study was to determine the effect of continuous training and soya on the expression of the mir-29 gene in the heart of the ovariectomized rats. 40 Wistar rats were randomly selected and divided into 5 groups after ovariectomy surgery. Continuous exercise and soya supplementation were done for 6 weeks. After 24 hours of the last workout, the heart is transferred to the lab. The amount of expression of the mir-29 gene in the method RT-PCR was measured. Data analysis was performed using one-way ANOVA and Tukey's post hoc test. Ovariectomy reduced the expression of the mir-29 gene expression, however, there was no significant difference between the effects of continuous training, combinated training and supplementary soya on the mir-29 gene in the heart of the ovariectomized rats (P>0.05). Exercise and soya supplementation non significantly prevented the reduction of the expression of the mir-29 gene.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13938_a7bfb76a7dc0920c594206a30b44d13b.pdf
تمرین تداومی
مکمل سویا
mir-29
اواریکتومی
Continuous exercise
soya supplement
mir-29 erythema
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
78
83
10.22049/jassp.2019.26567.1231
13939
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تأثیر هشت هفته تمرین همزمان بر سطوح پلاسمایی NRF2 در مردان جوان
The effects of eight weeks of Concurrent Training on Plasma Levels of NRF2 in Young Men
سید محسن آوندی
m.avandi@semnan.ac.ir
1
روح الله حق شناس
rhm@semnan.ac.ir
2
سولماز عباسی
solmazabasi9@gmail.com
3
استادیار فیزیولوژی ورزشی، گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
استادیار فیزیولوژی ورزشی، گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
فعالیت بدنی می تواند باعث افزایش قابل ملاحظهای در میزان NRF2 شود و همین امر در سالمندی منجر به کاهش القاء آنزیمهای فسفات سدیم فاز II و حساسیت بیشتر به آسیب اکسیداتیو میشود. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین همزمان بر سطوح پلاسمایی NRF2 در مردان جوان بود. در این پژوهش 16 مرد جوان تمرین نکرده (میانگین سنی 60/3±06/25 سال، وزن 21/8±37/71 کیلوگرم، BMI 52/3±09/24 کیلوگرم بر متر مربع) بهطور تصادفی در دو گروه هشت نفری (تمرین همزمان و کنترل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته (سه جلسه در هفته) تمرینات مقاومتی با 40 درصد یک تکرار بیشینه و تمرینات هوازی با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب بود. برای اندازهگیری متغیرهای خونی، در شرایط ناشتا یک بار قبل و یک بار هم بعد از مداخله تمرینی نمونهگیری خونی انجام شد. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین همزمان منجر به افزایش سطوح پلاسمایی NRF2 گردید (035/0P=) اما تفاوت معنیداری بعد از هشت هفته در گروه کنترل مشاهده نشد (05/0≤P). با توجه به نتایج احتمال میرود که افزایش سطوح NRF2 در اثر تمرین همزمان، منجر به سرکوب کردن رادیکالهای آزاد و افزایش ظرفیت ضداکسایشی بدن خواهد شد.
Physical activity can dramatically increase cellular Nrf2 level, and this factor over time is associated with aging, resulting in decreased induction of Phosphate II Phase II enzymes and increased sensitivity to oxidative damage. This study aim was to investigate the effects of eight weeks concurrent training on plasma NRF2 levels in young men. In this study, 16 young men (age: 25.06 ± 3.60 years, weight: 71.37 ± 8.21 Kg, BMI: 24.09 ± 3.52 kg.m2) were randomly divided into Concurrent training and control groups (n=8). The exercise program consisted of eight weeks (three sessions per week) of resistance training at 40% of 1RM and an aerobic exercise program with a maximum intensity of 60% of maximum heart rate. Fasting blood samples were taken prior to and after the intervention. It was found that eight weeks of concurrent training resulted in plasma NRF2 elevation (P = 0/035). However, no significant difference was observed after 8 weeks in the control group (P≤0.05). According to the results, an upregulation of NRF2 occurred during concurrent training, will lead to decrease ROS production and therefore the antioxidative capacity of the body would be elevated.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13939_c4d2da610fb2b7a99c44b604c029e994.pdf
استرس اکسایشی
تمرین توام
NRF2
Oxidative ُStress
Concurrent Training
NRF2
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
84
94
10.22049/jassp.2019.26540.1211
13941
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
پاسخ تغییرات وزن، هورمون ضد اشتهای سرم و میزان فعالیت آنزیم آنتیاکسیدان عضلۀ اسکلتی موشهای نر نژاد ویستار به یک دوره مکمل سازی با ال-آرژنین همراه با تمرین استقامتی
The Response of Wistar rat’s Weight, Serum Anorexic Hormone and Skeletal Muscle Antioxidant Enzyme Activity to Aerobic Training along with L-Arginine Supplementation
آقاعلی قاسم نیان
ghasemnian@znu.ac.ir
1
سمانه هادی
2
دانشیار گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان ، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی کاربردی، گروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان ، ایران
مقدمهوهدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر 8هفته تمرین هوازی فزاینده با مصرف مکمل ال-آرژنین بر تغییرات-وزن، فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز عضلۀ اسکلتی و سطوح سرمی هورمون لپتین در موشهایصحرایی نر بود.مواد و روش کار: 32سر موش صحرایی نر ویستار، به صورت تصادفی در 4گروه(کنترل، تمرین،ال-آرژنین وتمرین+ال-آرژنین)تقسیم شدند. پروتکل تمرین هوازی شامل دویدن بر روی نوارگردان به مدت 8 هفته(5جلسه در هفته)بود. آب و غذای استاندارد به صورت آزاد در اختیار آزمودنیها قرار گرفت و در گروه های مکمل ال-آرژنین، میزان 4 گرم ال-آرژنین در هر 100میلیلیتر آب مصرفی استفاده شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی و 8ساعت ناشتایی شبانه، آزمودنیها تشریح شدند و نمونههای خونی و بافتی از آزمودنیها جمعآوری شد و غلظت هورمون لپتین با استفاده از روش الایزا و میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز با استفاده از روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد پس از 8 هفته تمرین به همراه مصرف مکمل ال-آرژنین تفاوت معناداری در میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیدیسموتاز عضلۀ اسکلتی در بین گروهها وجود ندارد(0.05<P)، اما میزان لپتین در گروه تمرین+ال-آرژنین نسبت به گروههای تمرین و ال-آرژنین به طور معناداری افزایش یافته بود(0.05>P). همچنین پس از 8 هفته تغییرات وزن گروه تمرین+ال-آرژنین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(0.05>P). نتیجهگیری: با توجه به تاثیر مکمل ال-آرژنین همراه با تمرین بر افزایش سطح لپتین خون، شاید بتوان عنوان کرد که مکمل ال-آرژنین مانع از افت لپتین خون و عوارض ناشی از آن در ورزشکاران خواهد شد.
Background & Objective: The purpose of this study, was to investigate the effect of 8weeks incremental aerobic exercise training with L-arginine supplementation on Muscular Enzymatic activity of superoxide dismutase and serum leptine in adult male wistar rat. Materials & Methods:32 mature male Wistar rats, were randomly divided into 4 groups: (control, incremental aerobic training, Incremental aerobic training+L-Arginine and L-Arginine). The training protocol consisted of running on treadmill for 8 weeks (5day/week). Water and food were freely available for samples. In the L-Arginine supplement groups, 4 gr of L-Arginine were used per 100 ml of water. Then,48 hours after the last exercise session and after 8 hours of fasting, blood and tissue samples were collected and the concentration of leptin hormone was measured by ELISA method and the enzyme activity of super-oxide dismutase in the muscle was measured by spectrophotometric method. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey's post hoc test. Results: The results showed that after 8 weeks of incremental aerobic exercise training with L-Arginine supplementation there was no significant difference in Muscular Enzymatic activity of superoxide dismutase Between groups (P> 0.05). but, serum leptin levels in the exercise with L-Arginine supplementation group significantly increased compared to exercise and L-Arginine groups (P <0.05). Also after 8 weeks, weight change in exercise with L-Arginine supplementation group were significantly lower than control group (P <0.05). Discussion and conclusion: Regarding the effect of L-arginine supplementation with exercise on increasing blood leptin levels, it may be concluded that L-arginine supplementation prevents blood leptin loss and complications in athletes
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13941_68ecc7e510fb0b1cd209fcbb7f99bf33.pdf
incremental aerobic training Increasing Aerobic Exercise
Antioxidant
Oxidative Stress
Energy Balance
تمرین هوازی فزاینده
آنتیاکسیدان
فشار اکسایشی
بالانس انرژی
per
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
مطالعات کاربردی تندرستی در فیزیولوژی ورزش
2676-6507
2018-09-23
5
2
95
102
10.22049/jassp.2019.26555.1223
13942
Research Paper I Open Access I Released under (CC BY-NC 4.0) license
تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید بر بیان پروتئین PGC-1α, SIRT1 ERRα, در رتهای سالمند
Effect of 12-weeks high-intensity interval training on SIRT1, PGC-1α and ERRα protein expression in aged rats
علی بختیاری
bakhtiyari.ali@ut.ac.ir
1
عباسعلی گائینی
bakhtiyari.ali2012@gmail.com
2
سیروس چوبینه
siros.ch2012@gmail.com
3
محمدرضا کردی
kordi.mohammadreza@gmail.com
4
مهدی هدایتی
mehdi.hedayati@gmail.com
5
دانشجوی دکتری، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، ایران
استاد،گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، ایران
دانشیار ، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، ایران
دانشیار ، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، ایران
دانشیار مرکز تحقیقات درمان و پیشگیری از چاقی، پژوهشکده علوم غدد درون ریز و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید بهشتی، دانشگاه شهید بهشتی تهران، ایران
تمرین ورزشی به بهبود آسیب عملکرد پروتئینها و آنزیمهای میتوکندری در سالمندی منجر میشود. هدف پژوهش حاضر تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر بیان پروتئینهای میتوکندریایی PGC-1α, SIRT1 ERRα, در رتهای سالمند بود. در این مطالعه تعداد 30 رت نژاد ویستار سالمند به صورت تصادفی به دو گروه HIIT و گروه کنترل (CTR) تقسیم شدند. تمرین ورزشی در گروه HIIT در هفته اول 16 دقیقه (2 دقیقه با شدت 85 تا 90 درصد VO2max و 2 دقیقه با شدت 45 تا 50 درصد VO2max) آغاز شد و به تدریج تا هفته دوازدهم به 28 دقیقه رسید. مقادیر بیان پروتئین-های PGC-1α, SIRT1 و ERRα عضله دو قلو به روش وسترن بلات سنجیده شد. از روش آماری تی مستقل برای تجزیه تحلیل دادهها استفاده شد. وزن بدن و وزن عضله دو قلو بعد از 12 هفته HIIT تفاوت معنا داری نداشت. بیان پروتئین PGC-1α و ERRα در گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (p <0.001). بیان پروتئین SIRT1 در گروه HIIT در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (p <0.01). به نظر می رسد HIIT به وسیله شدت بالا و ماهیت تمرین تناوبی باعث افزایش بیان پروتئینهای PGC-1α, Sirt1 ERRα, عضله دوقلو رتهای سالمند شده است.
Exercise training improved impaired mitochondrial protein and enzymatic functional induced aging. The purpose of this study was to investigate the effects of 12-weeks of high-intensity interval training on mitochondrial proteins of SIRT1, PGC-1α and ERRα in gastrocnemius muscle in aged rats. In this study 30 aged Wistar rats were randomly divided into HIIT and control group. Exercise training was performed 3 days per week for 8-weeks. Exercise training in the HIIT group was started in the first week by 16 minutes (four intervals (T=2min) at 85-90% VO2max with 4 recovery periods (T=2min) at 45-50% VO2max), which reached 28 minutes in the 12th week. Gastrocnemius was removed 48 h after the final training session. The expression levels of SIRT1, PGC-1α and ERRα proteins in gastrocnemius were assessed by Western blot method. Data analysis was done with independent samples t test. There were no significant differences in body weight and gastrocnemius muscle weight after the intervention. The protein expression of PGC-1α and ERRα were significantly increased in the HIIT compared to control group (p < 0.001). Moreover, SIRT1 expression was significantly elevated in the HIIT compared to control group (P <0.01). It seems that HIIT due to its high intensity and interval nature leads to an increased expression of SIRT1, PGC-1α and ERRα proteins in the gastrocnemius muscle of aging rat models.
http://jahssp.azaruniv.ac.ir/article_13942_a6fa181cd81865ea2b75f63a0fd57da9.pdf
سالمندی
تمرین تناوبی با شدت بالا
SIRT1
PGC-1α
: Aging
High-intensity interval training
SIRT1
PGC-1α